باسمهتعالی
بعد الحمد و الصلاه
پدیده نفوذ دشمن را شاید بتوان در فقه سیاسی اسلام پیچیدهترین پدیده به لحاظ شقوق و فروع متعدد متصوّر برای موضوع دانست. پدیدهای که حاکمیت اسلامی از روزهای نخست تأسیس آن در مدینه با آن دست به گریبان بوده است. وجود آیات متعدّد در قرآن کریم که در آنها از تعابیری هم چون «سمّاعون»، «الذین یتسللون منکم لواذاً»، «بطانه من دونکم» استفاده شده است در کنار پر کاربردترین مفهوم این حوزه یعنی «نفاق»، هر پژوهندهای را در درجه تحت نسبت به اذعان به این حقیقت که این پدیده از مهمترین و یا حتی مهمترین عامل تهدید کننده کیان اسلامی بوده است وا میدارد.
جالب است که به این نکته توجّه شود که قرآن کریم بارزترین صفتی را که به عنوان وصف منافقین قرار داده است همان منافق بودن آنان است و منافق از نفق به معنای سوراخ و راه نفوذ اشتقاق یافته است.
در نقطه مقابل، نفوذناپذیری مفهومی است که قرآن کریم از آن به عزّت تعبیر میفرماید. به طور طبیعی هر اندازه عزّت و ضریب نفوذناپذیری حاکمیت و جامعه اسلامی فزونی یابد، تلاش جبهه مقابل برای ایجاد نفق و روزنه نفوذ کمّاً و کیفاً افزایش مییابد که نتیجه طبیعی آن این است که حفظ عزّت و ارتقاء آن با شناسایی و سدّ به موقع روزنههای نفاق ملازمهای تام دارد.
کتاب حاضر در پی آن است که مقوله نفوذ دشمن را از منظر قرآنی و روایی در سه ساحت ویژگیها، روشها و حوزهها مورد مطالعه قرار دهد.
اینجانب به نوبه خود از محضر فاضل اندیشمند جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حیدر مصلحی (دام توفیقه) که با سرمایهای علمی و عملی به این بحث بسیار مهم و حیاتی پرداختهاند تشکر نموده و مراتب بالندگی انتشارات دانشگاه عدالت را به جهت انتشار این کتاب نفیس ابراز میدارم.
دکتر محمدحسین بیاتی
رئیس دانشگاه عدالت