در عصر جدید در سایه ی پیشرفتهایی که در حوزه علوم پزشکی صورت گرفته است، صدها مسئله نوپای فقهی متولد گشته که پاسخ به اصل جواز و دامنه تصرفات آنها، فقهای شیعه و اهل سنت را بر آن داشته تا با بهره وری از عنصر اجتهاد، راه حلی درخور با زبان روز، برای آنها عرضه کنند. در این رویارویی علم و دین، حیات فقه شیعه در مرحله نخست وابسته به شناخت کامل موضوع های جدید پزشکی و در مرحله بعد آشنایی با شیوه های استنباط حکم فقهی آنها است که البته این امر، به وسیله برخی قواعد استخراج شده از دامن منابع فقه تحقق یافته است، زیرا این مجموعه قواعد چنان توانی را به یک فقیه میدهد که بعد از تطبیق آنها بر موضوع های جدید پزشکی، میتواند حکم فقهی آنها را مشخص کند. نگارش این قواعد به صورت عام در ادبیات اسلامی سابق های دیرینه دارد، ولی تدوین آنها به صورت کاربردی در حوزه علوم پزشکی، اختصاص به تلاشهای جدیدی دارد که همگی برخاسته از سیاستهای کلی نظام فقه پزشکی شیعه است. به هر حال، در صورتی که بتوان این قواعد عام و یا خاص حوزه پزشکی را کشف و احصاء نمود، میتوان معضلات حقوقی و اخلاقی عدیدهای را در ارتباط با مسائل پزشکی حل نمود. مشکلاتی که گاه برخاسته از مشخص نبودن مبنای شرعی و حقوقی برخی تصرفات پزشکی است و یا اینکه مرتبط با وجود خصایصی چون؛ فقدان ضرورت حیاتی در برخی از خدمات پزشکی، داشتن حق انتخاب برای انجام برخی روشهای جدید پزشکی و یا ارتباطشان با دانشهای مختلف و تلفیقشان با جنبه های علمی، هنری و تجاری است. در نتیجه برای برون رفت از این چالشها به بیان مجموع های از قواعد پزشکی که میتواند دلیلی برای صدور احکام شرعی باشد، در ضمن دو فصل قواعد فقه حاکم بر مسئولیت پزشکی (مانند؛ قاعده های غرور، اتلاف و تسبیب، ضمان، الزام، اخذ اجرت بر واجبات، نفی حرج و نفی ضرر) و قواعد فقهی حاکم بر عدم مسئولیت پزشکی (مانند؛ قاعده های اضطرار، احسان، اذن و ابراء)، پرداخته میشود.